محمد رحیم رمضانیان
سید حامد پوربخش
چکیده
محیط کسب و کار کنونی، محیط تغییر و دگرگونیهای سریع است. این تغییرات باعث شده است که صاحبنظران در دهه های اخیر، بحثهای گسترده ای را در زمینه ضرورت توجه به عوامل محیطی در مطالعه سازمانها مطرح کنند. منظور از عوامل محیطی مجموعه ای از ویژگیهای قابل اندازه گیری محیطی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط سازمان ادراک می شوند و بر عملیات آن موثر هستند. صرفنظر از تعاریف مختلف از محیط یا عوامل محیطی، مطالعه تاثیر تغییرات محیطی بر جنبه های مختلف سازمان از جمله ساختار سازمان از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
مقاله حاضر می کوشد تا بیان ساختارهای سنتی و جدید سازمانی، رابطه این ساختارها را با مدیریت بر فرایند ترسیم کند.
عبدالمجید عبدالباقی
محمدرضا دلوی
چکیده
طرح رویکرد ثروتهای ناملموس(سرمایه اجتماعی)، نشاندهنده اهمیت نقش ساختارها و روابط اجتماعی بر متغیرهای اقتصادی است. سرمایه اجتماعی حاصل پدیده های مختلف در یک سیستم اجتماعی است: 1)اعتماد متقابل؛ 2) تعامل اجتماعی متقابل؛ 3) گروههای اجتماعی؛ 4) احساس هویت جمعی و گروهی؛ 5)احساس وجود تصویری مشترک از آینده و 6) کار گروهی (علوی، 1380). در این مقاله به پدیده اول یعنی اعتماد متقابل تأکید شده است و سعی شده است که تا ضمن معرفی انواع سرمایه و تأکید بر مفهوم اثر اعتماد به عنوان رکن سرمایه اجتماعی، به بیان تعاریف، اهمیت، پیشینه، راههای افزایش، سطوح و ابعاد سرمایه اجتماعی و رابطه سرمایه اجتماعی با اعتماد، چگونگی ایجاد اعتماد در سازمانها و ارائه الگویی برای اعتمادسازی پرداخته و نهایتاً به نقش اعتماد به عنوان مهمترین کلید درک سرمایه اجتماعی اشاره شود.
مولف/مترجم: محمد شیخ زاده - محمد رضا عطاردی
منبع: ماهنامه تدبیر-سال هفدهم -شماره 172
چکیده: حرکت به سمت بازارهای جهانی با لوازم و ساختارهای سنتی میسّر نیست و باید تغییرات بنیادینی در سازمان داده شود. یکی از راهکارهای مورد تأکید دانشمندان مدیریت برای ایجاد تغییرات بنیادین در سازمان استفاده از فناوری اطلاعات(IT) و بکارگیری متدلوژی مهندسی مجدد کسب و کار(BPR) میباشد. میتوان گفت IT اثربخشترین تکنولوژی برای تقویت BPR است.
ادامه مطلب ...مولف/مترجم: مصطفی جعفری- پیمان اخوان
منبع: ماهنامه تدبیر-سال هفدهم-شماره 167
چکیده: مدیریت دانش روشی سیستماتیک برای تشخیص، سازماندهی و به اشتراک گذاشتن دانش در سازمان است که میتواند در نهایت به تولید دانش بیشتر در سازمان نیز منجر گردد. امروزه مدیران ارشد سازمانها دریافتهاند که سرمایههای دانشی در سازمان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده و میبایست توان زیادی را برای مدیریت سرمایههای دانشی و دانش نهفته در فرایندهای سازمان خود صرف کنند. از طرفی، گاه فرایندهای سازمان از کارایی کافی برخوردار نبوده و مدیران را به اندیشههایی چون مهندسی مجدد، فرایندها جهت اصلاح مکانیسمها و فرایندهای سازمان خود وا میدارند. ولی سوال اینجاست که بین مدیریت دانش و مهندسی مجدد، کدام یک میبایست در ابتدا در دستور کار سازمان قرار گیرد تا بهترین نتیجه عاید سازمان گردد؟ این مقاله به دنبال پیدا کردن پاسخی به این پرسش است.
ادامه مطلب ...